موضوعات
آخرین مطالب پيوندها
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان پرشین گروپ ، برگزار کننده تورهای تفریحی و گردشگری در ترکیه و آدرس persiangroup1.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد. نويسندگان مجله گردشگری پرشین برگزارکننده جشن ها و گردهمایی های ایرانیان در ترکیه متخصص در برپایی دیسکوهای هفتگی در سراسر ترکیه تور کاپادوکیا ( اورگوپ ، گورمه ، بالن سواری ، سافاری) پکیج فول
از پنجرهی هواپیما میبینم که شهر مدام کوچک و کوچکتر میشود. شهری که یک تکه از قلبم پیشش ماند. خداحافظ استانبول بازهم خواهم آمد. زمان در سفر برای من اینطور تقسیم میشود: صبح زود بیدار شوم و صبحانهی کاملی ترجیحا شامل خوراکهای گرم در هتل بخورم بعد از مکانهای دیدنی که ساعات کار مشخصی دارند به صورت فشرده دیدن کنم. عصرها در کوچه و خیابانها بگردم، در کافهها بنشینم و به زندگی مردم محلی نگاه کنم و چه بهتر که مقصدِ سفر، شبهای زندهای داشته باشد و من در کوچه و پس کوچههایش و لابلای جمعیت چرخ بخورم و بگردم. همراه با مردمِ اهل موسیقی، چهارزانو روی زمین دورتادور یک نوازندهی خیابانی بنشینم و ساعتها به هیچ چیز فکر نکنم. اگر آن مقصد مکان خوبی برای خریدهای خوب هم باشد که دیگر هیچ و استانبول، هرچه من میخواهم همه را یکجا داشت.
سفر استانبولِ من و همسرم برای حدود یک سال پیش و اواخر شهریورماه 96 است. با رزرو هتل از سایت بوکینگ و خرید بلیط پرواز ماهان از سایت فلایتیو برنامهی سفر قطعی شد. سال گذشته هنوز قیمتها بالا نرفته بود و ما پرواز رفت و برگشت صبح به شب را نفری 840 هزار تومان خریدیم. هتل انتخابی ما Trass hotel ، یک هتل کوچک ولی تمیز، نزدیک به میدان تقسیم با قیمت 353 دلار برای پنج شب بود.مکانهای دیدنی، رستورانها، خوراکیهای مخصوص و خلاصه هر نوع اطلاعاتی، یادداشت و همهی نقاط مورد نظر روی نقشهی گوگل ثبت شد. روز سفر با اسنپ و مبلغ 45 هزار تومان به فرودگاه امام رفتیم و در همان بدو ورود، از صف بلند بالای ورودیِ فرودگاه و شلوغی عجیب و غریبش تعجب کردیم. چیزی که امسال کمتر دیده میشد و با توجه به قیمت بلیط و ارز، حجم سفرها به شدت کم شده است. تقریبا نیم ساعت در صف ورود به فرودگاه و یک ساعت در صف خروج منتظر شدیم. پرواز راس ساعت بلند شد و صبحانهی قابل قبولی سرو شد. در آن لحظه احساس خاصی نسبت به این سفر نداشتم، چه بسا از رفتن به استانبول زیاد راضی هم نبودم. این احساس برمیگشت به زمان سفرم به روسیه (تیرماه) و مسئول گیتِ پرواز، که غرغرکنان میگفت تعداد مسافران ترکیه زیاد است و هرکس با 500 هزارتومان به ترکیه میرود و چه و چه و چه ... من هم احساس میکردم از همانهایی هستم که مسئولِ گیت میگفت. البته احساسِ اشتباهی بود و در کل حرف ایشان نیز اشتباه. طبق عادت برای دورهی مسافرت، برنامهی روزانه داشتیم که مبادا چیزی را از قلم بیندازیم. البته تصمیم دارم در سفرهای آتی (معلوم نیست با این وضعیت قیمت ارز و بلیط و عوارض چه زمانی محقق شود!) سعی کنم سفری بدون برنامهی از قبل چیده شده بروم و جملهی هرچه پیش آید خوش آید را تجربه کنم. روز اول: استانبول، سلامبعد از حدود 3 ساعت به فرودگاه آتاتورک رسیدیم و مراحل ورود خیلی راحت و ساده انجام شد. برای رفتن به هتل راههای مختلفی وجود داشت. استفاده از شاتلهای هتل، تاکسی و نیز مترو. مسیر مترو، برای هتلهای محدودهی تقسیم به این صورت است که خط M1 یا خط قرمز را سوار و سپس در ایستگاه ینیکاپی خط مترو را عوض کرده و وارد خط M2 یعنی خط سبزرنگ به سمت حکی عثمان شده و در ایستگاه تقسیم پیاده میشوید. این موضوع را مدنظر داشته باشید که در استانبول برای تغییر خطهای مترو هربار باید کارت زده شود. راه دیگر، استفاده از اتوبوسهای هاواباس است که در خروجی فرودگاه ایستگاه دارند و هر نیم ساعت یکبار مستقیم به تقسیم میروند و چند ایستگاهِ محدود دارند. هزینهی این اتوبوسها نفری 12 لیر است و ایستگاه پایانی آنها در میدانِ تقسیم، روبروی هتل دیوان و هتل تایتانیک سیتی قرار دارد. هتلِ ما در ابتدای خیابان تارلاباشی و بعد از هتل کارتون قرار داشت با 5 دقیقه پیادهروی از میدان تقسیم به هتل رسیدیم و اتاق را زودتر از موعد مقرر تحویل گرفتیم. بعد از کمی استراحت به سمت خیابان استقلال رفتیم. متاسفانه به دلیل انجام عملیات عمرانی و تعویض سنگفرش خیابان، خبری از تراموای معروف استقلال نبود. خیابان استقلال، ترکیبی از موسیقی، رنگ، نور، شادی، عشق و لبخند است. این خیابان در قسمت اروپایی شهر استانبول و در منطقه بیاوغلو قرار دارد. طول تقریبی آن 1.4 کیلومتر و مملو از کافه، رستوران، بوتیک و مرکز خرید است و تقریبا در تمام ساعات شبانه روز مملو از جمعیت. شبهای زندهی استقلال و کوچههای معروف و جذابش یکی از بهترین قسمتهای سفر ما بود. محال است عاشق این خیابان نشوید. قدم زدن از ابتدا تا انتهای این خیابان، نشستن در کافههایش، قهوه خوردن و به هیاهوی خیابان نگاه کردن، جمع شدن اطراف گروههای موسیقیِ خیابانی و کوچههای زنده و پراز صدای موسیقیاش، همینها باعث شد که شهر در اعماق قلبم نفوذ کند.
شبها در خیابان استقلال، گاریهای فروش بلوط، بلال و صدف را میبینید (ترکیب صدف با برنج فلفلی خیلی خوشمزه است) و امتحان این خوراکیهای خیابانی و خاصِ ترکیه یکی از تجربههای جذاب سفر است.
روز دوم: قسطنطنیه یا کنستانتینا؟صبحانهی هتل تراس، متنوع و قابل قبول بود و تقریبا هر روز تغییرات اندکی داشت. بعد از صرف صبحانه با مترو به سمت مسجد سلمانیه رفتیم. مسجد سلیمانیه یا مسجد جامع، توسط معمار سینان و به دستور سلطان سلیمان ساخته شدهاست. سبک معماری آن، مانند دیگر کارهای سینان و معماران عثمانی ترکیبی از سبک معماری بیزانسی و اسلامی است.
پشت مسجد سلیمانیه یک گورستان و دو آرامگاه، شامل مقبره های سلطان سلیمان اول و دخترش مهریماه سلطان، چند پادشاه و شاهزاده دیگر عثمانی و همسر بانفوذ سلیمان، خرم سلطان قرار دارد.
سپس از محوطه بازار بزرگ استانبول یا کاپالی چارشی عبور کردیم و با تراموا به سمت مسجد سلطان احمد رفتیم. به دلیل ساعت نماز امکان بازدید از داخل مسجد نبود و ما به همان نمای بیرونیِ آن بسنده کردیم. این مسجد به دستور سلطان احمد اول بنا شده و خودش نیز در همین مسجد دفن شده است. این مسجد ورودیه ندارد و بازدیدِ آن رایگان میباشد. تفاوت زیادی بین مساجد ترکیه با مساجد ایران وجود دارد. سبک معماری مساجد ترکیه با آن گنبدهای فراوان و رنگبندیهای ساده، در برابر مساجد ایران با منارههای بلند و گنبدهای کاشیکاری شده و پرنقش و نگار. البته هردو سبک خاص خودشان را دارند و زیبا هستند اما به نظر من جلوه گنبد مسجد شیخ لطف اله اصفهان کجا و باقی گنبدها کجا.
روز سوم: مرغهای دریایی بازیگوش!برای رفتن به بویوک آدا هم میتوان از کشتیهای خصوصی با نرخهای مختلف استفاده کرد و هم از کشتیهای دولتی. یکی از معروفترین شرکتهای دولتی در این زمینه، شهیر هاتلاری است که از وبسایت آن، ساعت حرکت کشتیها از هر ایستگاه را میتوان دید. به علت تعطیل بودنِ اسکلهی کاباتاش، با تراموا به اسکله امیناونو رفتیم تا به بویوک آدا برویم. هزینهی استفاده از کشتیهای دولتی از طریق استانبول کارت قابل پرداخت است. کشتیهای دولتی در چند جزیره توقف دارند و ایستگاه آخر بویوک آدا است. در مسیر جزیره، مرغهای دریایی در کنار کشتی پرواز میکنند و مسافرین با پرتاب تکههای نان از آنها استقبال میکنند که خیلی جالب و زیبا بود.
بویوک آدا جزیرهای زیبا و پر از توریست بود. قیمت بستنی در جزیره برخلاف گفته خیلیها مناسب و هر بستنی 4 اسکوپی 5 لیر قیمت داشت. برای گشت داخل جزیره، هم میتوان پیاده روی کرد که مسیر، سربالایی و کمی سخت است (مخصوصا برای افراد میانسال)، هم اینکه امکان کرایه دوچرخه و یا درشکه سواری موجود است. با انتخاب درشکه و سوار شدن بر آن، از مسیر زیبایی بالا رفتیم. در یک طرف خانههای پرگل جزیره و در طرف دیگر نمای زیبای دریا و آبی آب و آسمان که به هم رسیدهاند و تپههای سرسبز. بالای تپه 10 دقیقه برای عکاسی توقف کردیم و دوباره به ایستگاه اول برگشتیم. کل این مسیر حدود 50 دقیقه طول کشید.
روز چهارم: حریم سلطان امروز بعد از صرف صبحانه با مترو به سمت استانبول فروم رفتیم (از تقسیم تا ینیکاپی و از آنجا خط قرمز تا کجاتپه). دراستانبول دو آکواریوم وجود دارد. آکواریومِ اصلی و بزرگتر نسبتا دور است و آکواریومِ کوچکتر در طبقه پایین مرکز خرید فروم قرار دارد. در این آکواریوم انواع ماهیها، لاک پشت، تونلِ زیرِ دریا و کوسهها، عروس دریایی و غیره ... وجود دارد. بلیط آکواریوم را، هم به صورت تکی می توان خرید و هم پکیچهای مختلفی وجود دارد که بر اساس علاقه و برنامههای قبلی میتوان از پکیجها با قیمت مناسبتری استفاده کرد. ما پکیچ آکواریوم و موزهی مادام تسو را انتخاب کردیم که هرکدام از این دو مقصد بلیط تکشان 45 لیر بود و ما پکیج را به قیمت 65 لیر برای هر نفر،خریداری کردیم. روز پنجم: غروب خورشید روی تنگه بسفرقبل از رفتن به شهربازی ویالند، از مجسمهی جمهوریت در میدان تقسیم بازدید کردیم. مجسمهی آتاتورک و همپیمانانش، بعضی معتقدند که یکی ازآنها رضاشاه پهلوی است اما این موضوع صحت ندارد. یادبود جمهوریت توسط پیکرتراش مشهور ایتالیایی، پیترو کانونیکا ساخته شده و ادای احترامی به تشکیل جمهوری ترکیه در سال ۱۹۲۳ میلادی است. میدان تقسیم یا تکسیم در قدیم، مرکز انشعاب و تقسیم آب استانبول بوده و به همین دلیل اسم تقسیم را به خود گرفته است. بعد از بازدید از مجسمه جمهوریت از طریق سرویس رایگان مخصوص شهربازی به ویالند رفتیم. در کل من آدم ترسویی هستم. حتی دیدن ترن هوایی و رنجر و امثال این ها ضربان قلبم را بالا می برد و به خاطر ندارم از رفتن به شهربازی ذوق زده شده باشم حتی در زمان نوجوانی! اما دیدن شهربازی ویالند خالی از لطف نبود و البته مدیونید اگر فکر کنید هدف من، بیشتر رفتن به مرکز خرید ویالند بوده!!!! مرکز خرید ویالند یکی ازبهترین مراکز خرید استانبول بود که به واسطه فاصله خلوت بود و اجناس فروشگاهها تکمیل. بعد از کمی گشتن در مرکز خرید به امیناونو رفتیم تا به بازار ادویه یا بازار مصریها بریم. گفته میشود در زمان ساخت این بازار، هزاران نوع ادویه از کشورهای خاور دور مثل هند و عربستان، به همراه گیاهان درمانی و داروهای مخصوص هر بیماری، در بازار ادویه فروخته میشدند. از آنجاییکه بازار با مالیاتهایی که از مصر گرفته میشد ساخته شدهبود، با نام بازار مصری نیز شناخته شده است.
دل کندن از این شهر برایم سخت بود. چقدر زود گذشت این یک هفته، هنوز سیر نشده بودیم. هنوز جاهایی بود که نرفته و ندیده بودیم. برخلاف برخی سفرها که در فرودگاه به انتظار ساعت پرواز، سالن ترانزیت را متر میکنم این بار حتی دلم نمیخواست از فرودگاه هم بروم. اما ساعت پرواز رسید. پرواز شماره W5115 ماهان بلند شد. شهر کوچک و کوچکتر شد. دلم پیشش ماند. استانبول، دوباره خواهم آمد.
هتل: توضیحات کامل هتل در بخش نقد و بررسی هتل نوشته شده اما به طور کلی:
لیست سایر اماکن تفریحی و مراکز خرید استانبول:
مراکز خرید :
نظرات شما عزیزان:
![]() ![]() |